روز بیستم فروردین سالروزشهادت
سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی گرامی باد
روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است گر کند یوسف زهرا نظری نوروز است
لحظه ها در تپش تاب و تب آمدنش آسمان چشم به راه قدمش هر روز است
امام صادق(ع) می فرمایند:
هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن منتظر فرج(و ظهور مهدی موعود) هستیم
و این از آن روست که نوروز از روزهای (مقدس) ما و شیعیان ماست.
گلها همه با اذن تو برخاسته اند
از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه تحویل بی شک
اول فرج تو از خدا خواسته اند
اللّهم عجّل لولیک الفرج
زمین سال هاست که بى قرار طنین قدم هاى سبز توست. وقتى بیایى زمین دوباره جان مى گیرد و چه قدر زیباست لحظه ى آمدنت سوار سبزپوش مهربان.
تومثل مهمانى از کهکشان از آن سوى مرز زمان مى آیى و با خودت نور مى آورى
و ابرهاى ظلم را پاره پاره مى کنى..
تو مى آیى و زیباترین بهار تاریخ را هدیه مى آورى.
درختان خشکیده سبز مى شوند و شکوفه مى دهند ، سروهاى قد خمیده قیام مى کنند ،
گل هاى پژمرده شاداب مى شوند و غنچه مى دهند.
دوباره عبور چشمه هاى زلال در دل دشت ها دیده مى شود ، شاپر کها در هوا رقص شادى مى کنند، نسیم به هر کجا سرک مى کشد ، آسمان پر از پرواز پرنده ها مى شود
و هزاران قاصدک در آن اوج مى گیرد.
تو که بیایى بدى ها دیگر رنگ مى بازند و تنها خوبى است که جان هرکسى را نوازش مى دهد.
اى بهار انتظار ما ، که با آمدنت زمین زیر بال و پرت غرق بوى نرگس مى شود ، بیا و در دل تمام مردم زمین عشق و محبت بکار تا فصل دوستى هاى همیشگى آغاز شود.
هر روز،هر روزی که در آن،همرنگ خدا باشیم،از سیاهی بگریزیم،شبنم شویم،بوی باران دهیم،سرزمین دلمان سبز باشد و آسمان وجودمان رنگین کمانی باشد، عید است.
آری! هر روزی که در آن بهار باشد ، همان روز عید است.
ای خدای بهار !
بهار آمد . . .
یا مُقلب القلوب و الابصار!
قلبم در سرمای گمراهی،قندیل معصیت بسته و به خواب زمستانی رفته،چشمانم در تاریکی سیر می کند،روشنی را گم کرده ام،یاریم کن!
یا مدبر لیل والنهار!
روز و شب برایم بی معنی است.روزم با کسوف و شبم با خسوف است،حتی دیگر ستارگان خوشبختی برایم چشمک نمی زنند،در تاریکی مطلق جهل بسر می برم،معرفتم ده!
یا محول الحول و الاحوال!
سرگردانم ،سرگردان لحظه ها ، سرگردان دگرگونی ها ، زمان مرا به بازی گرفته، سرگردان ترم مخواه!
ای گرداننده ی دل ها و چشم ها!
ای اداره کننده ی شب ها و روزها!
ای دگرگون کننده ی زمان ها و گردش ها!
اکنون که از احوالم باخبری
حَوِّل حالنا الی احسن الحال
عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد
عید فطر با همهی شیرینی و فرخندگی، آدمی را بر سر دو راهی شوق و تاسف میگذارد. از یک سو شادمانیم که در دوره امتحان از عهده به درآمدیم و دستورات الهی را اطاعت کردیم و از سویی اندوهگین هستیم که چرا چنین دورهای که با رحمت و مدد الهی همراه بود، سپری شد. با رسیدن عید فطر، ماه رمضان رخت برمیبندد و چشمان ما تا سال بعد به انتظار آمدنش به راه خواهد بود. رفتن این ماه گران قدر برای همه ی کسانی که طعم روزه داری را چشیدهاند، بر سفره های سحر و افطار این ماه نشستهاند، در هوای آمرزشآمیز و مغفرتآور این ماه تنفس کردهاند و در سایه آن از شر شیطان در امان بوده اند، قابل درک است و همه کم و بیش حسرت رفتن این اوقات را درک میکنند اما هیچکس به اندازه اهلالبیت علیهم السلام که در مسیر اطاعت و بندگی خداوند از همه پیشی گرفته و پشوایان اهل تقوی شده اند، آثار فقدان این ماه را درک نمیکند. امام سجاد علیه السلام، بزرگ آموزگار نیایش و مناجات عارفانه، در دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه در قالب یک نیایش و مناجات، شیوه ی وداع با این ماه مبارک را به ما آموزش میدهد. امام در این مناجات پس از حمد و ثناء الهی، از خدا بخاطر آنکه با قرار دادن تکالیفی خاص در این مقطع شریف از زمان، موجبات تقرب مسلمانان به خود را ایجاد کرده است، شکرگزاری میکند و در ادامه می فرماید:
«این ماه مبارک، در میان ما به شایستگی زیست و به نیکی همنشین ما گردید و گران مایه ترین سودهای جهان را به ما بخشید و چون مدتش به سر آمده و شمار روزهایش پایان گرفت، از ما جدا شد.
اینک او را بدرود میگوییم؛ همچون کسی که رفتنش برای ما دشوار است و ما را دچار اندوده میکند ...
بدرود بر تویی که از گرامی ترین اوقاتی بودی که با ما همنشین شد ...
بدرود بر تو ای همنشینی که تا هستی پر قدر منزلتی و چون جدا شوی، فراق تو دردناک است...
سلام بر تو ای مددکاری که ما را در مقابله با شیطان یار بودی و ای رفیقی که راه های نیکی کردن را پیش پای ما هموار نمودی.
بدرود بر تو که چه بسیار گناهان ما را نابود کردی و چه بسا عیبها ی گوناگون ما را پوشاندی!
بدرود بر تو که که برای گناهان کاران چه طولانی بودی و در دلها ی مومنان چه پرشکوه بودی!
بدرود بر تو که با برکت بسیار به ما روی آوردی و ما را از چرکهای گناهان شستشو دادی!
بدرود بر تو که دیروز چون با ما بودی، به سختی دلبستهات بودیم و فردا که از میان ما خواهی رفت، از جان و دل آرزومندت هستیم.
[خدایا] پوزش ما را بپذیر که در این ماه در در ادای حق تو کوتاهی کردیم و عمر ما را به ماه رمضان آینده برسان ...
خدایا، اکنون که این ماه به پایان رسید و جامه ی زمان را به دور افکند، تو نیز جامه ی گناهان ما را درآور و به دو بیفکن و با رفتن این ماه، بدیهای ما رانیز ببر و ما را به سبب آن از نیکبختترین روزه داران و پرنصیبترین و بهرمندترین آنان قرار ده.
خدایا اگر کسی از روزه داران، چنان که باید، حق این ماه و حرمتش را پاس داشته و به احکام آن عمل کرده و از گناهان دوری ورزیده است یا به وسیلهای به تو تقرب جسته که خشنودی و رحمتت را برای او در پی داشته است، همانند آنچه به او میبخشی از خوان بینیازی ات به ما نیز ببخش و چندین برابر آن را از فضل خود به ما ارزانی کن که فضل تو کاستی نمیگیرد و گنجینه های تو نقصان نمیپذیرد ...
خدایا، ما در این روز فطر که آن را برای مومنان روز عید و شادی و برای دینداران هنگامه ی اجتماع و همکاری قرار دادی، از هر گناهی که مرتکب شدهایم، از هر زشتی که پیش از این کردهایم و از هر اندیشه ی بد که در دل خود نهان داشتیم، دست برمیداریم و به سوی تو میآییم؛ همچون کسی که دیگر خیال بازگشت به گناه را ندارد و دیگر مرتکب هیچ گناهی نخواهد شد؛ خالصانه و بدون ذره ای شک و تردید. پس بر بازگشت ما آغوش گوشای و از ما خشنود باش و ما را بر ترک گناه استوار بدار! » (1)
1. صحیفهی سجادیه، نیایش چهل و پنجم، نیایش در بدرود ماه مبارک رمضان
منبع : تبیان