اپسیلون

مطالب آموزشی-نمونه سوال-نرم افزار آموزشی و ...

اپسیلون

مطالب آموزشی-نمونه سوال-نرم افزار آموزشی و ...

میلاد ام ابیها (س)و روز مادر مبارک

عالم ز فروغ احمدی لبریز است              از جلوه حی سرمدی لبریز است

میلاد بتول است و فضای مکه                  از عطر گل محمدی لبریز است

     

کلیپ زیبای حلالم کن مادر

  فریدون مشیری شاعر فقید معاصر لذت یک لحظه مادرداشتن را چه زیبا بیان کرده است:

تاج از فرق فلک برداشتن،

جاودان آن تاج بر سرداشتن:

در بهشت آرزو ره یافتن،

هر نفس شهدی به ساغر داشتن،

روز در انواع نعمت ها و ناز،

شب بتی چون ماه در بر داشتن،

صبح از بام جهان چون آفتاب،

روی گیتی را منور داشتن،

شامگه چون ماه رویا آفرین،

ناز بر افلاک اختر داشتن،

چون صبا در مزرع سبز فلک،

بال در بال کبوتر داشتن،

حشمت و جاه سلیمان یافتن،

شوکت و فر سکندر داشتن،

تا ابد در اوج قدرت زیستن،

ملک هستی را مسخر داشتن،

بر تو ارزانی که ما را خوش تر است:

لذت یک لحظه مادر داشتن! 

 **************************************************************

استاد شهریار چه زیبا از مادر می گوید:

مادر بهشت من همه آغوش گرم توست / گوئی سرم هنوز ببالین گرم توست

پیوسته در هوای تو چشمم به جست و جوست / هرلحظه با خیال تو جانم به گفت و گوست

در خواب و خیال همه با توام هنوز / تنهایی ام مباد که تیره است بی تو روز

دائم حریم قدس تو احساس می کنم / احساس قدس آن دم انفاس میکنم

موسیقی بهشت همانا صدای توست / گوش دلم به زمزمه لای لای توست

مادر به قصه های تو میخفت غصه ها / می رفت چشم و گوش بدنبال قصه ها

با شادی ات نبود غمی را مجال ایست / اما به گریه تو هم آفاق می گریست

صد قصه عشق بودی و می خواندمت مدام / رفتی و ماند قصه صد عشق ناتمام

ای سینه داشته سپر هر بلای من / اکنون بکن شفاعت من با خدای من

امروز هستیم به امید دعای توست / فردا کلید باغ بهشتم رضای توست

این راز آن حدیث که نقل از پیمبر است: / جنت نهاده زیر قدمهای مادر است  

****************************************************************

 

شعر مادر از اخوان ثالث 

معبود من ای مادر محبوب گرامی / ای آن که دل افسرده ز هجران توام من

خرم به دل آسوده به جان زی که به هر حال / خرم دل از آسودگی جان توام من

هرچند که دیری است در این شهر گنه کار / دور از تو و دنیای خراسان توام من

هرچند که دیر است بر این تیره صحایف / چون کلک نه سر در خط فرمان توام من

اما به تو و آن قلب پر از مهر تو سوگند / پیوسته به یاد تو و احسان توام من

نااهل مخوانم که در این وادی پر رنج / کوشنده ز بهر تو و اقران توام من

سوگند به مویت که گراید به سپیدی / آشفته و مشتاق و پریشان توام من

من فخر ز پیوند علی دارم و مریم / نجل وی و پرورده دامان تو ام من

روی حسن و خون حسین و دم عیسی / دارم همه را طفل دبستان توام من

مرغی شدم آواز درافکنده به آفاق / اما همه جا مدح ثناخوان توام من

هرچند که پیمانه رن و رند و حریفم / تا جان بودم بر سر پیمان توام من

*

هر هفته یکی نامه رهی سوی رهی کن / در آرزوی طبع سخندان توام من

دیوانی از آن شعر پر از سادگی و لطف / بفرست که دیوانه دیوان توام من

*

حیران توام من که در این ملک پریشان / شادی طلبی، مادر! حیران تو ام من

از من به پدرم، آن پدر پیر بگو گفت / قربان تو، آماده قربان تو ام من

معذورم اگر دیر کشید این سفرم باز / شرمنده عفو تو و احسان تو ام من

آن مجلس موعود بیارا که به زودی / در قلب خراسانم و مهمان تو ام من 

**************************************************************** 

ترانه سرایی، عشق به مادر را این گونه بیان کرده است:

طپش همیشگیم فقط تویی تو مادرم / با تو حضور گریه رو از یاد آینه می برم

تو مثه یه ستاره ای تو شبای شعرای من / با تو دیگه ترانه هام قشنگیا رو رج زدن

خاتون قصه های من! بانوی تک و بی بدل! / پیش کش یه ثانیه ته قربونی چن تا غزل

گذشته فصل رنگی بازیای عروسکیم / گم شده انگار بی صدا راه عزیز کودکیم

منو قایم کن، منو تو چارقد گلدارت بگیر / می ترسم از حضور این آدم بزرگای حقیر

من که به جز تو مادرم هیچ کی رو باور ندارم / با تو دارم از همة خوبیا سر در می یارم

توی ترانه های من همیشه جا پای توا / این زمهریر زندگیم گرم نفس های توا

با تو دارم جون می گیرم، خاتون بارونی من! / ناجی نازنین این هق هق  پنهونی من!

دست تو به سکوت من شعرای ناب و هدیه کرد / آغوش امنت با منه تو وحشت شبای سرد

ترجمه نگاهتن تک تک واژه های من / پر شدن از نوازشات تموم لحظه های من

بی بی بخشنده من! فرشته زمین نشین! / ببین همیشه کودکم تو دستای تو نازنین

همیشه در کنارمی مثه هوا، مثه نفس / برای حس شاعریم لمس نفس های تو بس

با تو به پیرهن شبام ماه و ستاره می زنم / تو تکیه گاه امن من! همیشه عاشقت منم 

*************************************************************** 

 

مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی. تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی. مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت. قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک. مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم، پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر. فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.

مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی، اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی. در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش، مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو، من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی، چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند. مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما، همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.

یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند. شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛ ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛ ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی. مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری، در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم. 

********************************************************

در مدیحه ی صدیقه ی کبری فاطمه ی زهرا (س) مخمس مسمط
شمس و قمر منور از نور جمال فاطمه
ارض و سماء معطر از بوی کمال فاطمه
لوح و قلم نشانی از قدر مثال فاطمه
عرش برین مزین از مجد و جلال فاطمه
مشتری و زهره خجل شد ز خصال فاطمه
ماهیت وجود او حقیقت محمدی
انیت و حدود او عزت و جاه سرمدی
مشتعل از وجود وی شرع مبین احمدی
کوکبه ی منیره ی ولایت مویدی
گشته فروزنده ز مشکوه جلال فاطمه
همسر شاه لافتی ام ائمه ی هدی
مبداء کل و منتهی نور جلال کبریاء
حجره نشین هل اتی طلیعه ی نور خدا
خیر کثیر مصطفی سهل یسیر مرتضی
آیه ی تسلیم و رضا جزء کمال فاطمه
بحر عفاف مستتر لجه ی قبض مستمر
لیله قدر مستتر اسوه ی صبر فاستطر
لنگر ارض مستقر حافظ سر مستتر
رکن سماء منتظر کنز علوم منتشر
خشم ملیک مقتدر رنج و ملال فاطمه
شفیعه ی روز جزاءمنیره ی بدر الدجی

کریمه ی شمس الضحی دخت رسول دو سرا
قائمه ی عرش علا سطوره ی صبر و رضا
وسیله ی ملک بقاء حلیمه ی امر قضاء
نیست به چشمه ی بقاء غیر زلال فاطمه
انسیه ی حوراستی زکیه ی عذراستی
شکوفه ی طاهاستی محبوبه ی مولاستی
صدیقه ی کبراستی منصوره ی عظماستی
در بحر علم مصطفی هم گوهر یکتاستی
نور سماوات و زمین نور جمال فاطمه
ریحانه ی خیرالبشر دردانه ی بحر ظفر
نخل نبوت را ثمر مفهوم عدل منتظر
درج عفاف پر گهر خاک درش کحل بصر
اندر مدیحت مفتخر بنما رهائی را نظر
تا حشر دارد چشم تر اندر ملال فاطمه

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد